بحران اقتصادی ایران

بحران اقتصادی ایران تا چه زمانی ادامه خواهد داشت

دو ساعت میزگرد با دو تن از کارآفرینان جوان ایرانی در مورد اوضاع و احوال این روزهای اقتصاد ایران، پیش بینی آینده و توصیه ای برای فعالیت های اقتصادی

همه سوار یک کشتی هستیم!

شهریار شکروی

این روزها کمتر کسی در کشور عزیز ما است که تازیانه نوسانات اقتصادی را بر پیکر خود حس نکرده باشد. بی ثباتی نرخ ارز و قیمت طلا، کاهش قابل توجه امنیت شغلی، افزایش هزینه های مسکن و سایر هزینه های جاری زندگی فضایی آکنده از نگرانی و ناامیدی را در بیشتر اقشار جامعه ایجاد کرده است.

اما آیا این وضعیت همیشگی است؟  به راستی بحران اقتصادی ایران تا چه زمانی ادامه خواهد داشت و تا کجا پیش خواهد رفت؟ به تاریخ معاصر که نگاه کنیم فراز و فرودها و سختی و آسانی همواره در هم تنیده بوده اند. آیا در پس این هوای گرگ و میش می توان به ظهور اشعه های نور امیدوار بود؟ راه مقابله با ناملایمات شدید اقتصادی چیست و مردم برای حفظ سرمایه های خود می توانند چه کارهایی انجام دهند؟

این سئوالات را در میزگردی دو ساعته را با دو تن از تئوریسین های جوان اقتصادی و اعضای هیئت مدیره انجمن جوانان اتاق بازرگانی یعنی «مهدی زاهدی اول» موسس شرکت توسعه و پشتیبانی مه کامه سپید و « مرتضی میری» تولید کننده و صادر کننده نمونه فرش و صنایع دستی مورد بحث و بررسی قرار دادیم. در صفحات پیش رو، گزیده ای از این گفت و گوی تفصیلی را با هم مرور می کنیم.

ما از فروردین ماه به بعد نوسانات اقتصادی گسترده ای را در بازار کسب و کار ایران تجربه کردیم، ریشه این مشکلات و موضوعات و علت سرعت گرفتن این ناهنجاری های اقتصادی چه بود؟

میری : دلایل متعددی در شکل گیری این نوسان دخیل بوده اند، یکی از مهم ترین آن ها مسائل بین المللی است که ما داریم و ثباتی که برجام ایجاد کرده بود و امتیازات نسبی و پایداری قابل قبولی که برای مدتی در بازار ایران احساس می شد، علی رغم وجود رکود باعث ایجاد فضایی قابل برنامه ریزی در بازار ایران شده بود. زمزمه هایی که  برای خروج آمریکا از برجام ایجاد شد و بعد از آن اقدام عملی آمریکا در خروج از برجام، بسیاری از تعاملات بین المللی را در ایران تحت تاثیر قرار داد.

 پس این ماجرا یکی ریشه بین المللی دارد، مشکل دیگر مسائل اقتصادی و نگاه ما به مشکلات تجاری در ایران است. ما هنوز پس از گذشت چند دهه به مسائل اقتصادی دیدگاه تخصصی نداریم و همچنان دیدگاه ما سیاست زده و امنیتی است. هنگامی که می خواهیم برای نرخ ارز تصمیم گیری بکنیم، با اقدام امنیتی این کار را انجام می دهیم.

هنگامی که می خواهیم برای اشتغال زایی این کار را بکنیم با دیدگاه سیاسی تصمیم می گیریم. از سمت دیگر فقدان قابل توجهی در زمینه وجود آمار اقتصادی داریم. این نگاه امنیتی و ایجاد سیاست های دستوری باعث ایجاد تلاطماتی می شود که دامنه آن گسترده می شود و اتفاقات بدی را رقم می زند. دو، سه هفته قبل از خروج ترامپ از برجام بخشنامه هایی صادر شد که به نوعی نظام تجارت ما را از نظام تجارت بین الملل منفک کرد و این موضوع تبعات قابل ملاحظه ای ایجاد کرد.

امروز هم ما مرتب شاهد بخشنامه هایی هستیم که به دلیل عملیاتی نبودن و اتکا به آزمون و خطا نوعی سردرگمی ایجاد می کند، و با افزایش این سردرگمی نتایجی حاصل می شود که ما امروزه شاهد آن هستیم. تا زمانی که ما به اقتصاد دیدگاه تخصصی نداشته باشیم و کار را به دست کارشناسان نسپاریم و به توصیه های بخش خصوصی گوش ندهیم و در راستای بهبود ارتباط خود با دنیا تلاش نکنیم ممکن است در کوتاه مدت در مقاطع زمانی به یک ثبات نسبی برسیم ولی این موضوع در بلند مدت پایدار نخواهد بود.

در همین شرایط موجود، یعنی شرایطی که برجام به این وضعیت رسیده و محدودیت های جدی برای آن ایجاد شده است و اقتصاد داخلی ما دچار رکود است، با همه ی این شرایط در حال حاضر  مردم و فعالان اقتصادی چه کاری می توانند انجام دهند؟

زاهدی : چند اتفاق اختصاصی وجود دارد که باید به آن پرداخته شود. اگر روی سخنمان با مردم باشد همه باید توجیه شویم که ما احتمالاً مشکلات فرهنگی بسیار بزرگتری نسبت به مشکلات اقتصادی داریم. هنگامی که برای خرید سکه و دلار صف تشکیل می شود در هنگامی که افراد به آینده تغییرات سکه و ارز آشنایی ندارند، این خود یک معضل است.

ما باید یاد بگیریم منافع بلند مدت خود را فدای منافع کوتاه مدت نکنیم. اگر در این نوسانات کسی که دارایی خود را به سکه تبدیل نکند نفر اولی نباشد که ضرر کرده است، قطعاً نفر دومی خواهد بود که دچار مشکل می شود. چون همین فرد اگر هم سود اندکی در این جا بکند روی هزینه های افزایشی که در سایر اقلام اعمال می شود، باید این موضوع را جبران کنیم. ما باید دلمان به حال خودمان بسوزد. بعضی از دوستان سیاستمدار هم نباید گل به خودی بزنند و به دشمن برای فشار بیشتر بر ایران گرا بدهند.

میری : در شرایط حاضر موضوعی که بسیار مهم قلمداد می شود این است که ما یکپارچگی و نگاه مشفقانه و اصلاحگرانه خود را به مقوله اقتصاد ایران حفظ کنیم، گرچه این موضوع سخت است. فعلاً باید دامنه فعالیت های اقتصادی را کمی کوچک کرد و با دقت تغییرات را رصد کرد، ضمن اینکه با حاکمیت ارتباط خود را حفظ کنیم. این همکاری باید وجود داشته باشد، به صورت مطالبه گرانه هم ادامه داشته باشد. یعنی باید پی این باشیم که تیم اقتصادی دولت و سیاستگذاران مجلس را راهنمایی و هدایت کنیم.

در این فضای آشوبناک ایجاد شده، کدام بازارها بیشتر آسیب می بینند و کدام کسب و کارها از مصونیت بیشتری برخوردارند و دیرتر تبعات این نوسانات را احساس می کنند؟

میری: یکی از آفت هایی که اقتصاد ما داشته، این بوده است که اقتصاد ما بیش از اینکه به حوزه های مردم نهاد وابسته باشد، صنایع کوچک و متوسطی که مردم محور آن ها هستند، به صنایع کلانی مثل خودرو سازی، پتروشیمی، نفت و مشتقات وابسته به آن تکیه داشته است. به این ترتیب صنایع مذکور قدرت بیشتری یافتند و صنایع کوچک و متوسط ضعیف شده اند. ضعف این حوزه ها باعث شده است تا این صنایع نحیف و آسیب پذیر شوند. ما هم اکنون نیز اگر به این موضوع دیدگاه درست داشته باشیم سعی می کنیم تولید صادرات محور و صادرات غیرنفتی واقعاً منفصل از نفت، یعنی صادراتی به غیر از پتروشیمی و میعانات گازی، ما باید به این سمت حرکت بکنیم.

صادرات سنتی یا صادرات نوین مثل خدمات فنی مهندسی و حوزه گردشگردی . باید در این ها قدرتمند شویم و کار کنیم. اما متاسفانه این حوزه های اقتصادی در معرض آسیب بسیار زیادی قرار دارند و ضعف جدی را تجربه می کنند. برخی سیاست گذاری ها، صنایع این حوزه را ضعیف کرده و به صنایع دولتی آسیب کمتری زده است.

اخیراً دولتمردان زیاد از بخش خصوصی یاد می کنند و حتی از فروش نفت توسط بخش خصوصی صحبت به میان آمده است. دیدگاه دولت در این سال ها نسبت به بخش خصوصی چه بوده است و بخش خصوصی چه مزیتی را می تواند برای سرمایه های مردمی و ملی  ایجاد کند؟

میری: حقیقت این است که بخش خصوصی نه در این دولت، نه در دولت قبلی و نه قبل از آن محور نبوده و هر وقت دولت دچار مشکل و بحران می شده به سمت صادرات غیر نفتی و بخش خصوصی حرکت می کرده و بعد از گذر از آن بحران مجدداً به سیاق قبل همان راه و روش دولت محوری را در پیش می گرفته است. بنابراین این که به بخش خصوصی بی مهره شده است قابل کتمان نیست. مقایسه راندمان صادرات صنایع مردم نهاد و صنایع دولتی نشان می دهد که چه تفاوت کیفیتی بین بازده کار این دو بخش وجود دارد.

متاسفانه بخش خصوصی ما در صنایع کوچک و متوسط ضعیف و نحیف شده است و بسیاری از فعالان بخش خصوصی، مجبور به واگذاری کسب و کار خود به بخش غیرخصوصی هستند.

در این شرایط، ما در چه زمینه های اقتصادی می توانیم برای خود مزیت رقابتی ایجاد کنیم؟

زاهدی: در مورد سرمایه گذاری در صنایع تکنولوژیک، ما با محدودیت هایی مواجه هستیم، صنایع بزرگ تولیدی مثل خودرو هم عملاً در حدی پیشرفته و به روز نیستند که بتوان روی آن تکیه کرد. در زمینه بازرگانی شاید ما بتوانیم از ژئوپلتیک ممتاز ایران استفاده کنیم ولی این موضوع مستلزم داشتن ارتباطاتی پیوسته با همسایگان است. ما با افغانستان در حال حاضر ارتباط اقتصادی قشنگی نداریم، ما حتی در زمینه حمل و نقل و ترابری بار بین دو کشور نیز با محدودیت های زیادی مواجه هستیم. در تجارت با عراق هم مشکلاتی وجود دارد و ما بهره وری و انسجام کافی را برای این که بخواهیم از این موضوع بهره برداری کنیم را نداریم.

ولی در حوزه حدمات ما می توانیم با توجه به جوانانی که وجود دارند و دانش فنی که موجود است گام های مثبتی برداریم.  با توجه به روند تولید علم در ایران ما اگر بتوانیم از علمی که در حال حاضر ایجاد می کنیم استفاده کنیم، اقدام رو به جلویی انجام داده ایم.  متاسفانه بخشی از صنعت ما در حال خودتحریمی دانشگاه های ما هستند. ما باید به سمت فعالیت های خدماتی حرکت کنیم و در این فعالیت ها، کشورهایی مثل ایالات متحده و انگلیس سال ها است که با قدرت در حال فعالیت هستند. ما باید به این حوزه ورود داشته باشیم. البته نمی توان بحث تجارت جهانی پول را به هم زد اما می شود در همین راستا توازن قوا با همسایگان ایجاد کرد. ما همسایگان کمی نداریم، ۱۵ همسایه با مرزهای مشترک آبی و خاکی داریم که می توانیم ارتباطات موثر با آن ها برقرار کنیم. به هر حال تحریم ایران کار کوچکی نیست.

حال در زمینه خدمات هم، اگر در زمینه خدماتی سرمایه گذاری کنیم که با ارز ارتباطی ندارد، این موضوع باعث می شود سرمایه ما کمتر مورد تهدید نوسانات اقتصادی باشد.

آیا دولت توانسته در این سال ها بستر مناسب را برای فعالیت بخش خصوصی مهیا کند؟

زاهدی: دولت ها عموماً روی سیاست گذاری های کلان جامعه تاثیرگذار هستند، اما این سیاست گذاری در سال های اخیر بازده چندان مثبتی نداشته است. برای مثال در زمینه خودرو چون تصمیم دولت بر عدم دخالت بخش خصوصی در این زمینه است و از طرفی می خواهند فعالیت بخش خصوصی  در ویترین دستاورد های دولت باشد،  اتفاقات مبهمی می افتد. امروزه ما تعداد زیادی خودروساز داریم که هنوز برای ما به عنوان بخش خصوصی خالص مشخص نیست دقیقاً  توسط چه کسانی سیاست گذاری می شوند؟ قطعاً توسط هر گروهی این اتفاق می افتد توسط بخش خصوصی واقعی نیست بخش خصوصی ما متاسفانه به علت دخالت بعضی بخش های غیرخصوصی در صنایع کوچک و متوسط که خواستگاه بخش خصوصی واقعی است با خطرات بنیادین مواجه شده است

در این شرایط اقتصادی چه کمکی از سمت مردم برای کمک به بهبود وضعیت ساخته است؟

زاهدی: بگذارید با یک مثال برای شما توضیح دهم. حزب الله لبنان را در نظر بگیرید، با بودجه بسیار کمتر و توان نظامی کوچکتر، سال ها است که برای اسرائیل مشکل جدی ایجاد کرده است. چون یک رزمنده لبنانی همسر و فرزندش توجیه هستند که این فرد در چه شرایطی است. اما آیا تولید کننده ما مورد حمایت خانواده خود هست؟ آیا توسط کارکنانش حمایت می شود؟ آیا توسط دولت حمایت می شود؟ نه متاسفانه. در شرایط جنگ نابرابر اقتصادی هم تولید کننده را باید مثل یک رزمنده چریک در نظر بگیریم. باید محدودیت ها و توانمندی هایش را با دید واقع بینانه در نظر بگیریم. باید در این شرایط به تولید کنندگان کمک کنیم.

بحثی که این روزها خیلی مطرح است در مورد رونق استارت آپ ها و کسب و کارهای دانش بنیان است. فکر می کنید در این زمینه امکان فعالیت و رشد برای این مجموعه ها وجود دارد؟

میری: این تمایل امروزه بین مردم وجود دارد که از سیستم های استارت آپی استفاده شود. به دلیل اینکه هم فرهنگ استفاده از تکنولوژی توسعه پیدا می کند و هم اینکه خیلی وقت ها اعتماد جامعه به استارت آپ ها بیشتر است و استارت آپ ها هم برای مردم جذاب تر هستند. به هر حال سیستم هایی هستند که عموماً تجربه نشده اند و تجربه سیستم های جدید جذابیتی دارد که مردم به سمت آن جذب می شوند.

البته متاسفانه هنگامی که این سیستم ها بزرگ می شوند، مشکلاتی برایشان ایجاد می شود. مشکلاتشان هم عمدتاً به این موضوع معطوف است که چون این مجموعه ها تازه ایجاد شده اند، قوانین کافی برای حمایت وجود ندارند یا قوانین صحیحی نیستند.

در مجموعه شرایط را برای این کسب و کارها مستعد می بینم اما چالش های زیادی هم برای کسب و کار در این زمینه وجود دارد.

مشاهده سایر تحلیل های اقتصادی در سایت مهدی زاهدی اول

دیدگاهتان را بنویسید