اصول توسعه تشکل ها

۷ اصل اساسی توسعه تشکل ها

شاید اگر نگوییم همه، اکثر ما بر این نکته واقف هستیم که بخش عمده ایی از نهادهای حاکمیتی در کشور آن طور که باید موفق به ایفای نقش خود در جامعه نیستند و از این رو بخش خصوصی با ایجاد تشکل های مردم نهاد و صنفی در تلاش بوده است تا نقش خود را به درستی ایفا نماید اما شاید توجه به برخی نکات باعث گردیده است تا روح مطالبه گری برخی از این تشکل ها و ایفای نقش صحیح آنها رو به افول گذارد لذا بنظر می رسد یادآوری برخی از اصول توسعه تشکل ها بتواند کمک حال این بخش مهم بروکراسی کشور گردد.

۱-  توانایی فکری و سازماندهی هیئت مدیره

بافت فکری و توانایی های هیئت مدیره میتواند با اتخاذ تصمیمات جدی و درست، روند توسعه را سرعت بخشد و برای این امر از نخبگان نیز می تواند کمک گیرد در واقع اگر هیئت مدیره احساس کند مسئله ایی منافع بیشتر اعضاء را تامین می نماید، درنگ نخواهد نمود و برای انجام آن اقدام می نماید اما توجه داریم که در تشکلهایی که به فرد گرایی بیشتر توجه شده است و بجای منافع جمعی و توجه به نخبگان به منافع اقلیت پرداخته شده است این مسئله باعث خروج اعضای متخصص از سیستم و فقر عضو در در یک تشکل خواهد گردید که به وضوح شاهد نمونه های آن در فضای تشکلی کشور هستیم.

۲-  توجه به علم

از ویژگیهای تشکلهایی که بر پایه علم بنا شده اند آن است که منطق عینی را جایگزین منطق ذهنی می نمایند و تلاش خواهند نمود با واقعیات سر و کار داشته باشند در چنین شرایطی استدلال و تخصص ارزش پیدا خواهد نمود و و علم به مفهوم استدلال قرار گیرد و اندیشه ها و اعمال می تواند تسهیل کننده و عامل تکامل توسعه تشکل قرار گیرد.

۳-  نظم

برای توسعه یک تشکل می بایست نظم در اعضاء نهادینه و تشکلها همچون سایر بخشهای یک جامعه به نظم در تمام ابعاد و شئون خود احتیاج مبرم دارند.

۴-  آرامش

هرگاه در یک تشکل حرکت عمومی مشخص باشد و استانداردها بر رفتار و عملکرد غالب گردد و تشکل با رعایت افکار و رفتار در چهارچوبی منظم برنامه ریزی، و سیاستگذاری ها و تصمیمات برنامه ریزی شده و در چهارچوب مشخص رخ دهد، در نهایت یک تشکل به آرامش فردی و اجتماعی خواهد رسید که می تواند روند توسعه تشکل را تامین نماید. شاید ذکر این نکته مهم باشد که آرامش فردی اعضاء اطمینانی است که افراد یک تشکل در قبال موفقیت خود و سایر اعضاء احساس می نمایند و آرامش اجتماعی نیز تداوم ارزش ها و ابزارهایی است که حرکت تکاملی و اصلاحی یک تشکل به سمت وضع مطلوب را امکان پذیر می نماید.

۵-  نظام آموزشی

می توان برای تعریف این نظام در هر تشکلی، دو مولفه مهم را مدنظر قرارداد اول تربیت کادر متخصص و علمی است و در مرحله دوم نو آوری نظام آموزشی که در تشکل پایه ریزی خواهد شد به عبارتی منبع اصلی نوآوری، خلاقیت و ابتکار، یک سیستم آموزشی و پژوهشی کارآمد است تشکلی که برای توسعه جدیت دارد، دارای کمیسیون ها و تیم های پژوهشی زبده و پویا است و با اعضای خود ارتباط دو طرفه دارد. در این نوع تشکلها بین نخبگان فکری و نخبگان اجرایی (هیات مدیره) رابطه ای قوی وجود خواهد داشت.

۶-  نظام قانونی

منظور از نظام قانونی برابر بودن اعضای تشکل در مقابل اساسنامه و قوانین داخلی تشکل در سایه وجود یک سیستم قانونی مستحکم، با ثبات و مستقل می باشد در صورتی که ثبات قانون و عدم تغییر سلیقه ایی آن توسط مسئولین و اعضای قدرتمند تشکل جدی گرفته شود، می توان اینگونه برداشت نمود که تشکل در راه توسعه قرار گرفته است.

۷-  فرهنگ اقتصادی

یکی از مراکز ثقل توسعه تشکلها فعالیت صحیح و همه جانبه برای نیل به اهداف اعضاء است لذا تشکلی توسعه پیدا خواهد نمود که رفتاری صحیح و اقتصادی برای نیل به اهداف نهادینه شده باشد.
در همین راستا به نظر می رسد در قدم اول هیات مدیره ها و اعضای فعال تشکل های بخش خصوصی که مشکلات را به عینه احساس می نمایند بهتر بتوانند صدای شکستن استخوان های تشکلهایی را که با عدم رعایت اصول اولیه بلند شده است درک و به تبع آن با اصلاح رویه حفظ اصول را به فرهنگ عمومی تبدیل نمایند و فکری برای حال ناخوش برخی از تشکل های نمایند.

البته این نهادها در آینده برای حفظ و بقای خود و بازگشت اعتماد اعضاء از دست رفته برای ادامه فعالیت، راهی جز رعایت این اصول نخواهند داشت اما بهتر است با همراه شدن با موجی که ایجاد خواهد شد به اصلاح رویه اقدام نمایند.

در آخر باید به این پرسش اندیشید که آیا در آینده می توان امیدوار بود تشکل های جدا شده از اعضای خود با اصلاح رویکرد و بهبود فرآیندهای موجود نسبت به احیای بخشهای صدمه دیده خود اقدام خواهند نمود؟

مشاهده سایر تحلیل های اقتصادی در سایت مهدی زاهدی اول

دیدگاهتان را بنویسید